Released: October 22, 2013

Featuring: Safir

Songwriter: Sina Mahdavi Safir Aein

Producer: Sina Mahdavi

[آلبوم نوار / متن آهنگ «حلال» از آئین به همراه صفیر]

[قسمت ۱: آئین]
میگن رساله
راهنماست واسه بشر
بخونیش
انسان از گناه
میشه فاصله‌ش کم
نوشتن توش
چی حرومه
چی حلال
جلق با فکر دیگران
پرسش‌های بی جواب
خونی بودن پیرهنا
پنهانی دیدنا
پرسیدن واسه دونستن
پیدا کردن راه و چاه
انداختن واسه یوسف، سطل
کمک به خودی
همه چیو کردن عوض
کار یه شخص نیس
این کار چند نفره‌س
به یاد روروئک
شادی، چون ایستادی
رو پا خودت
نداری خبر که کلّی جنین
تو جوب‌ها پُره
اما انگار حلاله
می‌بینن و می‌گذرن
چون فقط تو این برخورد
نیست ضرر
این کارا
فجیع‌تر از چرنویله
وقتی بزاری
فیلتر علم
رو دیده
قانع کنی که
جهت فکری، مثبته
انقد بوده مکر
بعیده اینم کس نگه
بد دهنی، زشته نه؟
تو مدرسه خوندم
یه چیزایی ازش
که گفتن می‌خوره
به درد، بعدا
امر به معروف
نهی از منکر
باس قربانی داد
چون جنگل گشنه‌س
می‌گرده دنبال فرصت
خوشِه
ترجیح میدم خوک باشم
مثل گوشتم
مکروه باشم
که هر کی خواست
بکنه حال
هر کی هم نه
نکنه تو کل ماجرا
وضیت، فرق
دیگه رسیدم تهش
کتابو می‌بندم
می‌بینم اینا هم
عین رسانه و گیرنده‌ن
از نوع نوشتاری
بذار باشه بخون
مهم اینه صرف میشه
فعلش با کی

[قسمت ۲: صفیر]
زمین غنچه است
که هنوز گلبرگ
در نیاورده
ولی به آتیش
کشیده میشه
بمب هم جای رحمت
خوشه خوشه
روی گندمزار می‌باره
پس مزد آن گرفت
که جان برادر
اسیره مسجد
میون دو تا مثلث
نمیزنن دُوَل، حرف
چیه علل
نکنه باعث خلل شده، نژاد؟
چه خبر از گلوگاه، عموسام؟
هنوز هست تنور داغ؟
می‌سازی شهرک؟
می‌کنی خندق؟
حمله بعد عقب‌گرد؟
شنیدم گذاشتن سنگ تموم
می‌کُنه اَجل عجله
با سلام و صلوات
به روح عرفات
خلق می‌کنن حماسه
حروم خدمت بدل بهنخوتِ
مجری فکر می‌کنه مُنجیه
از قدیم میگن
قبیله‌ای که رئیسش، طبیبه
جامعه رو زِ عادت
ترک میده
پس موجب مرضه
حلاله
بزار نماز قضاشه
واسه افریقا
روزی بیدار میشی
که غرقی تا گلو
تو سنت
از بر نیستی
خوب و بد
آب از سرتم بگذره
زیرآبی میری
روزی به خودت میای
که دلال محبتی و
منتظر فرجی
شادی گرونه
زیاده سردمدار
که خودشو خوب بدونه
ما باید یاد بگیریم
فرق خائن و خادم
سالم و فاسد
عاقل و جاهل
کامل و ناقص
بیداری، مقاومت نیست
فرهنگه
خواب دوست و
همسایه‌ست
مثل واو
نون بغلشه
اما همیشه
شکمش خالیه